گرفتار ملاقاتگرایی و تطبیق در مهدویت هستیم/ بیارتباطی جزیره خضرا و مثلث برمودا با بحث غیبت
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۶۷۱۶۲
رئیس دانشگاه معارف اسلامی، با اشاره به اعمال پروژه مهدیستیزی از سوی دشمنان گفت: متاسفانه در داخل هم برخی اندیشهها مانند تشرفگرایی، ملاقاتگرایی و تطبیقات به خصوص در تطبیق برخی مسئولین به شعیب بن صالح همچنین فعالیت اندیشه انجمن حجیته به مهدویت آسیب میزند.
به گزارش قدس آنلاین، حجتالاسلام والمسلمین روحالله شاکری، رئیس دانشگاه معارف اسلامی، شامگاه ۱۵ تیرماه در نشست علمی «ایمان و چالشهای انسان معاصر در عصر غیبت»، که با همکاری انجمن کلام حوزه و پردیس فارابی دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: شناخت انسان، خداوند و جهان سه محور اندیشه بشری بوده و هست و در طول تاریخ محور گفت و گو بوده است؛ انسانشناسی با روشهای عرفانی و فلسفی و کلامی و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه انسان معاصر با چالشهای متعدد روبروست، اضافه کرد: اول ناسازگاری تئوریها و فقدان انسجام درونی، دوم نادیده گرفتن گذشته و آینده انسان و ناتوانی از تبیین مهمترین پدیدههای انسانی، مهمترین چالش فراروی انسانشناسی معاصر است. انسان معاصر انسانی است که دسترسی راحت به معصوم و یا نواب خاص آن ندارد؛ امام حضور دارد ولی ظهور ندارد؛ به تعبیری انسان مؤمن امروز مضطر به غیبت ولی است اما در عین حال میخواهد با الهام از امام در پس پرده غیبت به اهداف زندگی برسد.
تشبیه امام زمان(عج) به حضرت یوسف(ع)
شاکری بیان کرد: در کمالالدین شیخ صدوق، امام به یوسف(ع) تشبیه شده است یعنی همانند یوسف(ع) وجود دارد ولی چون در زندان بود شناخته نبود. اینکه غیبت، سری از اسرار الهی است؛ یا به خاطر خوف از قتل امام و یا به عنوان امتحان و ابتلاء مطرح است، وجوه محتملی است ولی به هر حال حجاب برای ما وجود دارد؛ حضور ولی خدا در دوره غیبت کتمان نمیشود چون براساس ادعیه و روایات «لولا الحجه لساخت الارض ...» ولی ما به ایشان دسترسی آشکار نداریم.
دانشیار گروه شیعهشناسی پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه پنهانزیستی و غیبت به معنای قطع ارتباط کامل با امام و بیفایده بودن وجود امام نیست، تصریح کرد: در روایتی که صدوق در کمالالدین آورده است، نقل شده پیامبر(ص) در پاسخ جابربن عبدالله فرمودند: و الذی بعثنی بالنبوة ...؛ قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، مردم دوران غیبت فرزندم مهدی(عج) از ولایت او استفاده میکنند همانند خورشیدی که پشت ابر است؛ خورشید فواید مستقیم و غیرمستقیم دارد؛ گاهی مانع هست و گاهی نیست ولی آیا اگر خورشید در پس ابر باشد دلیل بر نبودن است؟
شاکری با تاکید بر اهمیت ایمان در عصر غیبت، اظهار کرد: انسان مؤمنی که در دوره غیبت ایمان دارد، ایمانش قطعا با انسانهای عصر حضور قابل قیاس نیست؛ در برخی روایات تعبیر شده است که مردم عصر غیبت در صورت ایمان داشتن، از کسانی که اهل بدر و احد بودند برتر هستند. بنابراین گرچه چالشها هست ولی امتیازات معنوی برای افراد دوره غیبت هم برجسته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به چالشهای مهم دوره غیبت، اضافه کرد: دستهای از چالشها آفاتی است که ایمان را در معرض خطر قرار میدهد؛ دسته دیگر پروژههای مهدیستیزی است که از بیرون و در مواجهه با مکاتب دیگر متوجه ماست، همچنین استحاله از درون و نوع مواجهه برخی با غیبت از دیگر چالشهاست؛ برخی تفاسیر و بیاناتی در مورد مهدویت دارند که ممکن است با روح دینداری فاصله داشته باشد و انسان را به جای همراه کردن با ولی، به بیراهه ببرد. ما متاسفانه گرفتار برداشتهای خاصی از مهدویت هستیم؛ چون بصیرت و علم لازم در برداشت از متون دینی مرتبط با مهدویت وجود ندارد و یا برخی افراد دنبال انحرافات اخلاقی و سوء استفاده هستند و از مهدویت به عنوان ابزار سیاسی سود میبرند.
گرفتار ملاقاتگرایی و تطبیق هستیم
وی با بیان اینکه ما به شدت گرفتار ملاقاتگرایی هستیم، افزود: نمیدانم چرا این فضا رخ داد، شاید تصور کردیم که دیدن حضرت، وظیفه ماست در صورتی که وظیفه ما پالایش درون و ایجاد بستر اجتماعی لازم برای ظهور است نه دیدن امام. گفته میشود فلانی ۴۰ شب رفته مسجد سهله و مسجد جمکران و ... تا امام را ببیند؛ طرح این مسائل در بین مؤمنان خودش نوعی چالش است، بنده معتقدم چلههای رؤیت باید به چلههای عبادت و راز و نیاز تبدیل شود.
شاکری افزود: در دهههای اخیر گرفتار تطبیقات بسیار بدی در بحث روایات مهدویت شدهایم؛ یکی از یاران حضرت، شعیب بن صالح است، ۱۷ روایت در مورد این فرد داریم که ۱۴روایت آن از کتاب الفتن نعیم بن حماد است که کتابی به شدت محل بحث است و حتی اهل تسنن آن را قبول ندارند و به آن اعتنا نمیکنند ۳ روایت شیعی داریم که یکی به امام باقر(ع) و دیگری به امام رضا(ع) میرسد که راویان آن ضعیف هستند و فقط یک روایت قابل اعتنا وجود دارد و تنها نامی از شعیب آمده است ولی بعد از انقلاب چندین نفر از مسئولان را بر این شخص تطبیق کردند؛ این تطبیقات غلطاندن دینداران به وادی آسیب بیدینی است.
رئیس دانشگاه معارف اسلامی، تصریح کرد: این همه در روایات درباره تعیین وقت برای ظهور هشدار داده شده است؛ امام صادق(ع) در روایت، توقیت را زیر سؤال بردند و سه بار فرمودند کذب الوقاتون؛ البته در جامعه یکسری افراد هستند که خیلی وارد این مفاهیم و بحث ظهور نمیشوند و برای آنها مهم نیست ولی عدهای متاسفانه که در زمره دینداران هم هستند گرفتار آفات این نوع تعیین وقتها و تطبیقات میشوند؛ مثلا ما ذهن بچههایمان را در دهه ۶۰ مشغول جزیره خضرا و مثلث برمودا کردیم در حالی که اساسا ارتباطی با بحث غیبت و ظهور و امام زمان(عج) نداشت.
پروژههای مهدیستیزی
وی با اشاره به چالش مهدیستیزی، اضافه کرد: در دنیا اندیشهای قویتر و پویاتر از اندیشه اسلامی وجود ندارد ولی دشمنان به شدت علیه آن ستیز دارند؛ در برابر جریان اصیل نجاتخواهی و آیندهنگری، پروژههایی از سوی هالیوود و جریانات دیگر مانند موج سوم تافلر و هانتینگتون و اوانجلیستها، صورت میگیرد که دنبال آیندهسازی مدنظر خودشان هستند و برخی از این جریانات اختلافات را بین اسلام و مسیحیت دامن میزنند. قریب ۹۰ میلیون نفر در آمریکا اونجلیست هستند و معتقدند که بیتالمقدس باید در دست یهود باشد؛ مسجد الاقصی و مسجدالصخره باید تخریب و معبد سلیمان احیاء شود.
وی با اشاره به روشهای مختلف برای مهدیستیزی، افزود: بسیاری از دایرةالمعارفها برای مهدویت در اندیشه اسلام، اساسا استقلالی قائل نیستند و آن را در زمره اندیشه مسیحیت میدانند؛ احمدامین مصری، محمدعبدالله عنان، احمد الکاتب و ... هم تحت تاثیر این اندیشه هستند؛ کاتب با صراحت میگوید من نه شیعه و نه سنی بلکه شیعه ۱۱ امامی هستم و در ایران هم کسروی و صادق هدایت دست به انکار مهدویت زدهاند. در سال ۱۹۸۱ فیلمی براساس پیشبینی نوستراداموس تولید شد و سه فرد ضد مسیح را معرفی کردند که سومین آنها خشنترین و بیرحمترین فرد، یعنی جوان عربی به عناون نماد مسلمین بود؛ او را از هیتلر هم خشنتر معرفی کردند.
شاکری تصریح کرد: ما در بحث مهدویت با اهل تسنن مشکلاتی مانند اختلاف در تولد امام داریم البته باز بسیاری از علمای آنها تولد امام را قبول دارند؛ ما در ۱۳_ ۱۴ نقطه اشتراک داریم ولی دشمنان و حتی برخی افراد ملبس به لباس روحانیت درگیر این اختلافات میشوند تا مهدویت را تخریب کنند. همچنین آسیب جدی دیگر، مهدیسازی است؛ حتی عروس مرحوم محمدتقی برغانی جذب گروهی از این افراد شد و در نهایت به کشف حجاب صریح و آشکار رو آورد.
استحاله چالشی برای مهدویت
شاکری با اشاره به پدیده استحاله، گفت: علمای بزرگ مانند شیخ مفید و صدوق و دیگران، کارهای فاخری در موضوع غیبت انجام دادهاند اما امروز به جای گفتمان دقیق علمی، مردم را به سمت کارهای صوری و تشریفات و ... سوق دادهایم. احساس میکنم استحاله تبدیل به فرهنگ شده است؛ چندسال قبل سیدی بی ارزش و موهن «ظهور بسیار نزدیک است» منتشر شد که ضربه به مهدویت بود. یا برخی کجاندیشیها در برخی تعابیر دیده میشود؛ اینکه گفته شود وظیفه ما در دوره غیبت دعا کردن و عبادت است و وظیفه دیگری نداریم. برخی میگویند باید جامعه را به حال خود رها کنیم تا فساد زیاد و ظهور محقق شود.
وی اضافه کرد: گاهی طلبه جوانی روی منبر میرود و خود و مردم را با نقل چند تشرف سرگرم میکند که به نظر بنده چالش درست میکند. باید مباحث علمی، مفید و زمینهساز برای ظهور بیان کنیم؛ همچنین انجمن حجتیه چه ایمانهایی از مردم گرفت و انحراف ایجاد کرد و الان هم همین ایده را تبلیغ میکنند تا ریشه حکومت دینی را در عصر غیبت بزنند؛ آنها هر قیامی را در دوره غیبت، طاغوتی میدانند و به برخی روایات مجعول و بیسند استناد میکنند.
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ملاقات گرایی مهدویت جزیره خضرا مثلث برمودا غیبت ملاقات گرایی دوره غیبت مهدی ستیزی عصر غیبت چالش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۶۷۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشخیص بدعت و انحرافات، ویژگی ممتاز یک معلم
امروز مصادف است با سالروز شهادت علامه بزرگوار مرحوم مطهری رضوان الله تعالی علیه که به عنوان روز معلم نامگذاری شده، بدین جهت چند جملهای عرض میکنم.
اولاً باید یاد آن شهید بزرگوار همیشه زنده باشد. ارزش وجودی مرحوم مطهری(ره) در این بود که خطر انحرافات، بدعتها و آسیبها و حملاتی که به دین و اعتقادات مردم میشد را به موقع تشخیص داده و با آن مقابله میکرد و این ویژگی ممتاز یک معلم است.
معلم حقیقی انسان که نظیر و مثلی ندارد خدای تبارک و تعالی است. این عنوان «علّم آدم الاسماء» و علم اسماء که خدای تبارک و تعالی به آدم تعلیم نمود، فقط این نبود که یک اسماء و حقایقی را به آدم نشان داده باشد، بلکه راه سعادت و شقاوت و اسباب آن را نیز به او نمایانده است. با نگاهی مختصربه قرآن میبینیم اسباب سعادت و خوشبختی همینطور اسباب خسران و حتی خسران مبین، همه در قرآن بیان گردیده است.
یک معلم واقعی هم باید به این مرحله برسد و همه همّ و تلاش ما و شما نیز باید همین باشد. در اینصورت است که اطلاق معلم آن هم در حد یک موجبهی جزئیه بر ما مفهوم پیدا می کند.
اگر امروز بخواهیم معلم نمونه قرن را معرفی کنیم باید امام خمینی(ره) را نام ببریم که چگونه بشر را متوجه خطرات جهانی این قرن کرد. امام فقط با طاغوت ایران مقابله نکرد، امام فقط خطر پهلوی را در ایران تشخیص نداد که با آن مقابله کند، امام خطر استکبار جهانی را به بشریت گوشزد کرد و همه مردم دنیا را متوجه این خطر بزرگ نمود و راه مقابله با آن را بیان کرد.
امام(ره) خطر اسرائیل و صهیونیزم را برای همه ادیان بیان کرد نه فقط برای اسلام. اسرائیل برای همه ادیان و همه کشورهای اسلامی خطرناک است. امام(ره) همه انسانها و همه علما و دانشمندان مذاهب را به مقابله با خطر اسراییل دعوت نمود و این شاخص بزرگ یک معلم است.
میخواهم این نتیجه را بگیرم که همه ما مخصوصاً در این زمان، باید مراقب دین و اعتقادات مردم از هجوم بدعتها، خرافات و اشتباهاتی باشیم که عدهای بخواهند در دین داخل کنند. چنانچه یک مدرس و استاد حوزه به این مهم توجه داشته باشد او میشود معلم واقعی.
همه ما باید به این سمت برویم. گاهی که انسان در خلوت خودش محاسبه میکند که کجا وظیفه خودش را درست انجام داده و کجا انجام نداده؟ مشاهده میکند که در خیلی از جاها کوتاهی کرده است. باید کاملا مراقب انحرافات بود، متأسفانه در سیمای جمهوری اسلامی مباحثی در سیشب از ماه رمضان مطرح گردید که بسیاری از آنها بیاساس بود که اکنون من نمیخواهم به تفصیل وارد این موضوع شوم. اینها را چه کسی باید دنبال کند و جواب بدهد، در آخر هم منتهی شد به یک اهانت بسیار شرمآور به ساحت مقدس رسول اکرم(ص) که انسان اگر از این جهالت و از این اهانت دِق کند و بمیرد حق دارد، ولی متأسفانه مطرح شد.
در این سخنرانیها اگر کسی دقت کند گوینده ناخودآگاه به این نتیجه رسیده که دین در هیچ زمانی برای مردم پذیرش ندارد و اولیای دین نمی توانند مردم را جذب دین کنند. آیا این نتیجه با حقیقت دین سازگاری دارد؟ آیا این انحراف نیست؟ مسئولین صدا و سیما اشکالات علمی این مطالب را از حوزه و اندیشمندان مطالبه کنند و عدهای کارشناس دینی که لااقل بهرهای از اجتهاد دارند را بکار گیرند تا راجع به آن اظهار نظردقیق نمایند. حرفهای مطرح در آن برنامه پر از اشکال علمی و التقاط و انحراف و تفسیر به رای است، انسان این درد را کجا ببرد؟
«هُدًی لِلْمُتَّقِینَ» را با اینکه آیات بعد آن«الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ...» معنا کرده، معنا میکند به کسانی که حسود نیستند، ما به چه دلیلی از جیب خودمان، آیات قرآن و روایات را اینطور تخریب کرده و به ذهن جوانان و جامعه القا کنیم. در علم اصول و قواعد تفسیر واضح است که هر حدیثی که مشابهت لفظی با یک آیه دارد را نمیتوان در تفسیر آن آیه قرار داد و اساساً حدیث را باید بر اساس ضوابط علم اصول تفسیر نمود در حالیکه در این سخنرانیها بدون توجه به این نکات صحبت شده است.
بنابراین حوزهها باید بیدار باشند. بسیار مایه تأسف است که انسان ببیند یک مسائل انحرافی آن هم در مقدسترین زمانها از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و متأسفانه در حوزه علمیه احدی به آن پاسخ نمیدهد. چرا؟ ما همه دلسوز انقلابیم، پوست و خون و رگمان انقلاب است ولی این انقلاب را ما برای اسلام و احیای مکتب امام صادق(ع) میخواهیم. منِ طلبه حق ندارم از جیب خودم مطلبی را مطرح کنم که نه اساس دارد نه دلیل. این دردی است که امروز وجود دارد.
روز معلم نه فقط روز تجلیل از مرحوم علامه مطهری(ره)؛ بلکه باید تجلیل از همه اساتید و فقها و حکما و مفسران حاضر و درگذشته باشد. کار یک معلم از کار یک طبیب بهمراتب مهمتر و بزرگتر است. آیا روایت «ابٌ علّمک» را به صرف اینکه کسی یک اصطلاحات و اقوالی را بلد باشد و برای شما ذکر کند میتوان بر او تطبیق داد؟ یا ابٌ علّمک کسی است که موارد خطر را بشناسد و بفهمد و تعلیم دهد؟ وقتی انسان به صنف عالمان توجه کند تنها صنفی که میتواند انحراف و بدعتها را تشخیص دهد فقها هستند، چرا فرمودند «الفقهاء حصون الاسلام»؟ نگفتند حکما و مفسران. فقه در این روایت به معنای اعم نیست بلکه آنهایی است که آشنا با احکام دین، با حلال و حرام و ضوابط آن هستند که میتوانند اسلام را حفظ کرده و حصن برای اسلام باشند. ما باید در این مسیر قرار گرفته و پیش رویم.
از این محبت و بزرگواریای که آقایان در مقام تکریم از استاد نسبت به بنده فرمودند متشکرم. بحمدلله آقایان خود از اساتید هستند، من همیشه خدا را نسبت به این لطف و عنایتی که در کنار همه الطاف و نعمش فرموده شاکرم که در مجلس بحث ما عدهای قابل توجه حضور دارند که هر یک از اساتید دروس عالی حوزه و اهل دقت و نظر هستند.
دعا میکنم خداوند افقهای بزرگ علمی را به روی همه ما باز کند، گاهی فکر میکنم عمر تمام شد، چه چیز دست ما آمده؟ هیچی! از این صحبتها و تعریفهایی هم که میشود فریب نباید خورد. اینها همه تخیل است و آدم خیال میکند، واقع این است که ما باید با دعا و تضرع، با نماز شب و توسل به ائمه(ع) از خدا بخواهیم وقتی از دنیا میرویم دستان ما از علم پر باشد، هر چه که علم انسان بیشتر باشد رتبه او در عالم قیامت و تقربش به خدا بالاتر است، اینکه در قیامت شأن عالم از شهید هم بالاتر است، وجهش همین است، ان شاءالله خداوند نصیب همه ما بفرماید.